فقط يك جلسه در كلاس درس! (2)

اگر مجاز باشيد فقط يك بار و به مدت يك جلسه وارد كلاس درس شويد چه مطلبي را به عنوان مهمترين و ضروري ترين درس به دانش آموزان خواهيد آموخت و چرا؟

ناهید الهامی - دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش ریاضی

من بیشتر ترجیح میدهم در مورد انگیزه و هدف دانش آموزان صحبت کنم. البته گاهی اوقات در بعضی از کلاس ها به اندازه چند دقیقه ای که فرصت داریم در ارتباط با این مسئله صحبت میکنم. در این سالهای اخیر درس خواندن دانش آموزان نسبت به زمانهای خودمان بسیار کمتر شده و انگیزه شان نیز کمتر شده است. اکثر دانش آموزان پس از تدریس ریاضی مخصوصا اگرمباحث مشکل هم باشد از ما میپرسند که درس امروز به چه درد ما میخورد و چه کاربردی دارد؟ من هم سعی میکنم ارتباط علم ریاضی را با دیگر علوم مانند فیزیک زیست شناسی و شیمی و دیگر رشته ها مطرح کنم و بگویم که کلا ریاضیات راه های متعددی برای باز شدن فکر در اختیار ما قرار میدهد و به ما کمک میکند تا مشکلات و موضوعات زندگی را بهتر و راحت تر تجزیه و تحلیل کنیم.

با این وجود دانش آموزان قانع نمیشوند و اصرار بر این مطلب دارند که بالاخره کاربرد ریاضی در زندگی چیست؟ چرا باید ریاضی بخوانیم؟ من هم سخن راجربیکن فیلسوف انگلیسی در سال 1267 میلادی که پاسخ این سوال را اینگونه داد : کسی که ریاضی نخواند نمیتواند چیزی از بقیه علوم و هر آنچه در این جهان است بفهمد. چیزی که بدتر است این است که کسانی که ریاضیات نمیدانند به جهالت خودشان پی نمیبرند و در نتیجه در پی چاره جویی بر نمی آیند.

 حتی آمارهای  جهانی نشان میدهد طلاق در خانواده هایی که حداقل یکی از همسران ریاضی خوانده است در مقایسه با سایر خانواده ها بسیار کمتر است.

برای اینکه انگیزه درس خواندن را در دانش آموزان زیاد کنم از آنها میخواهم که هدفشان را مشخص کنند زیرا مشکل زمانی است که دانش آموزان بگویند هدفی ندارم و شاید بیشتر مسائل و مشکلات کشور ما از همین بی هدف بودن افراد جامعه مخصوصا قشر دانش آموز ناشی میشود.

مثلا فقط به خاطر وارد شدن به دانشگاه به هر رشته ای که مجبور شوند تن در داده و با بی علاقگی حداقل 4سال مشغول تحصیل در رشته ای میشوند که علاقه ندارند پس از آن اگر مشغول به کار شوند طبیعتا چون به رشته شان بی علاقه بوده اند به کارشان بی علاقه اند و در نتیجه باید بهترین زمانها و سنین زندگیشان را برای کاری صرف کنند که از ابتدا هیچ علاقه ای به آن نداشته اند.

پس لازم است از دانش آموزان بخواهیم که حتما هدفهایشان را از درس خواندن مشخص کنند و تاکید میکنم که حتی میتوانید به رویا پردازی و خیال پردازی نیز رو آورده و همیشه برای خود آینده ای بسیار زیبا ترسیم کنند و خود را انسانی بسیار موفق ببینند و همیشه معتقدم که ذهن انسانها بسیار خلاق است و آنچه را که بخواهد بدست می آورد و به آن میرسد.

 بنابراین اگر بخواهیم انگیزه درس خواندن را در دانش آموزان ایجاد کنیم باید پس از مشخص کردن هدف هایشان خودشان را باور کنند و اعتماد به نفس خود را بالا ببرند و همواره به خود بگویند من میتوانم, من موفق میشوم و باور کنند که آنان باید آینده ای را بسازند و در واقع اولین ایستگاه رسیدن به موفقیت یک انسان اعتماد به نفس است.

بعد از آن برنامه ریزی کردن است که حتما برای طراحی آینده خود باید برنامه ریزی طبق زمان بندی(مدیریت زمان) داشته باشند. بدون مدیریت زمان برنامه هایمان درست به جلو نمیروند  و حتما باید در کنار آن اصل نظم و انضباط کاری که لازمه موفقیت است وجود داشته باشد.

یکی دیگر از کارهایی که باید در جهت موفقیت انجام داد مدیریت اولویت ها است. یعنی باید بدانی در دنیای ما چه کارهایی مهم است و چه کارهایی کم اهمیت ترند تا بتوانی در طول یک روز ابتدا کارهای مهم تر و با اهمیت تر را انجام داده تا در پایان روز احساس خوبی نسبت به خودت داشته باشی و بدانی که آن روز چقدر مفید بوده اید.

بنابراین اعتماد به نفس رابطه مستقیم با دانش و فراگیری داردو باید به دانش آموختن اینگونه نگاه کرد که اعتماد به نفسمان را افزایش میدهد.

مورد دیگری که اکثرا به دانش آموزانم میگویم این است که در مورد کارهایشان, چه درس خواندن و یا هر کار دیگری تمرکز داشته باشند . یک انسان توانایی و پتانسیل خیلی بالایی دارد. حتما نباید تیز هوش باشد تا به موفقیت برسد بلکه میتواند با تمرکز کردن و باور داشتن خود به آنچه میخواهد برسد.

درنتیجه میتوان در کل به این نتایج رسد که دوازده اصل در زندگی به شما دانش آموزان عزیز کمک میکند تا قدم های بلند و موثری در جهت پیشرفت در زندگی , تحصیل و در آینده در کارتان بردارید.

  این اصول عبارتند از:

1-اصل خود هشیاری و خود بیداری لحظه به لحظه نسبت به خودت (توجه به خود)

2- تغییر در الگوها و ایجاد نشانه ها. باید الگو های زندگی آینده ات را نسبت به قبل تغییر دهی و نشانه هایی برای خودت ایجاد کنی که هر لحظه به آن نگاه میکنی بدانی که در دنیای تو تحولی بزرگ اتفاق افتاده است.

3-اصل یاد و اعتماد و اتکال به قدرت و یاری خداوند

4-اصل خود یابی

5-اصل خود شایستگی

6-اصل عدم مقایسه خود با دیگران

7-اصل خود باوری و خود محوری

8-اصل نظم و انضباط کاری

9-اصل مدیریت زمان

10-اصل مدیریت اولویت ها

11-اصل دانش و تجربه

12-اصل اقتدار در مقابل ضعف   

به هر حال با بیان این مطالب اگر یک دانش آموز نیز تاثیر بگیرد بسیار جای خوشحالی است.

با امید به روزی که آینده فرزندا ن ایران زمین بسیار زیبا و درخشان گردد.

فقط يك جلسه در كلاس درس! (1)

اگر مجاز باشيد فقط يك بار و به مدت يك جلسه وارد كلاس درس شويد چه مطلبي را به عنوان مهمترين و ضروري ترين درس به دانش آموزان خواهيد آموخت و چرا؟

صفیه خیاطی - دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش ریاضی

بررسی سوال:

آنچه مسلم است در ابتدا با ديدن اين سوال با توجه به رشته تحصيلي و شغل خود به پاسخي خاص در ذهن مي پردازيم،كه موضوع درس را مطلبي از سرفصل هاي كتاب رياضي انتخاب نموده و به تدريس آن بپردازيم اما هنگامي كه به چرایی مسئله می رسيم نياز به بررسي بيشتر در جواب دادن به اين سوال را احساس مي كنيم و با توجه به اين موضوع كه انتخاب ميزان تحصيلات ، مكان ، زمان و جنس مخاطبين آزاد است و به عهده خودمان می باشد باعث تفكر بيشتر در اين موضوع مي گردد، كه آيا مناسب تر اين است تا درباره مسائل اجتماعی، سياسی، اعتقادی و ... صحبت شود تا مسائل درسی؟ يا مناسب ترين سن برای مخاطب قرار گرفتن چه گروه سنی است؟ (كودكان ، نوجوانان ، جوانان ، ميانسالان و ... ). مسلما گروه كودكان براي موضوعات خاص مخاطبين مناسبی نيستند و برای گروه های ميانسالان و بزرگتر نيز صحبت كردن درباره هر موضوعی سخت و دشوار است زيرا آنان روزگاران را گذرانده و با كسب تجربيات در زندگی به بسياری از مطالب پی برده اند و ديگر مباحثی اندك و محدود شايد وجود داشته باشد كه گفت و گو درباره آن موضوع برايشان جالب توجه باشد يا به عبارتي بايد درباره موضوعات با آنان به بحث و تبادل نظر پرداخت تا تدريس و مخاطب قرار دادن آنان. لذا در بين گروه های سنی مناسب ترين گروه نوجوانان و جوانان مي باشد.

   پاسخ شخصي:

از نظر من مناسب ترين موضوع براي يك جلسه تدريس صحبت كردن درباره گذشت در زندگي است و اينكه با گذشت كردن چه مشكلاتي مي تواند از ميان برداشته شود و چه استرس هايي از انسان دور مي شود و ترجيح ميدهم تا اين موضوع را در بين دختران نوجوان پايه هاي دوم و سوم دبيرستان تدريس كنم و درضمن كلاس را، نه به عنوان يك كلاس درس معلم محور، بلكه به عنوان يك جلسه باز براي اظهار نظر اداره كنم. تنها سخنگو نباشم، بلكه از مخاطبين خود بخواهم تا نظرات خود را مطرح كنند و به بحث و گفت و گو در اين باره بپردازند كه در چه موضوعات و جاهايي گذشت كردن لازم است و آيا موقعيت هايي كه گذشت كردن درست نباشد وجود دارد ؟  اگر تجربه اي در مورد گذشت در زندگي خود و اطرافيانشان داشته اند آن را مطرح كنند و به بيان نتايج مثبت گذشت كردن بپردازند تا شايد از اين طريق بتوانم افراد حاضر در كلاس را متوجه اهميت گذشت در زندگي نمايم، تا در زندگي آينده شان برايشان مفيد واقع شود.